-
نکته زندگی 4
دوشنبه 25 آذرماه سال 1387 01:34
هرگز در میانه دعوا با همسرت، اتاق را ترک نکن
-
تولدت مبارک عزیزم
دوشنبه 18 آذرماه سال 1387 21:33
تولدت مبارک عزیزم کاش میتونستم هدیه ای بهت بدم که باهاش فاصله ها را بردارم. ولیکن.... یادگاری ای میدم تا در یادت کنارت بمانم!
-
گل من ...
پنجشنبه 7 آذرماه سال 1387 22:27
همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست
-
بهانه
پنجشنبه 7 آذرماه سال 1387 02:03
چرا نمیفهمی وقتی حتی ناراحتی را هم بهانه میکنم تا بگویم ... دوستت دارم
-
هر که عاشق شد جفا بسیار می باید کشید
یکشنبه 3 آذرماه سال 1387 22:52
هر که عاشق شد جفا بسیار می باید کشید بهر یک گل منت صد خار می باید کشید من به مرگم راضیم، اما نمی آید اجل بخت بد بین، از اجل هم ناز می باید کشید
-
بی مسئولیتی مسئولان
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1387 12:15
ذیروز ظهر رفتم آموزش که یه سری ریز نمرات بگیرم. اونجا کلی معطل شدم و حرص خوردم از بی مسئولیتی مسئولان اونجا! خیلی راحت و بیخیال از کنارت رد میشدن میرفتن دنیال کار خودشون. یکی از بچه هایی که اونم کارش اونجا گیر کرده بود، می گفت: "نمیدونم چرا اینا هر نیم ساعت یه بار میرن چایی بخورن و یه ربع بعد بر می گردن!"....
-
Off...
پنجشنبه 23 آبانماه سال 1387 20:39
dokhtare zerang + pesare zerang = hamishe daava dokhtare zerang + pesare ahmagh = eshgh dokhtare ahmagh + pesare zerang = sex dokhtare ahmagh + pesare ahmagh = ezdevaj عشق یعنی زندگی را باختن، چند سالی را بی دلیل با هر الاغی ساختن
-
یه دیوار نوشت
سهشنبه 21 آبانماه سال 1387 21:04
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست مرنجیم ولی هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت
-
حرف بزن! مشتاقم....
جمعه 10 آبانماه سال 1387 23:45
ای سراپایت خوب، ای کلامت دریا، ای نگاهت باران، با من از عشق بگو! محتاجم به نوازشگری لبهایت. با من از نقطه ی آغاز بگو، از سکوتت، فریاد، این چنین می جوشد و تو خاموشی باز کاش میشد به تو نزدیک شوم، از سکوتت بگذرم، به کلامی برسم، پشت این خاموشی. نازنین دل من، حرف بزن! مشتاقم...
-
میرم دنبال کارم!
دوشنبه 6 آبانماه سال 1387 18:19
برای خودم گل می خرم؛ و به شامی عاشقانه دعوت می کنم؛ و شبی به یاد ماندنی می سازم ... کارم این است!
-
چرا؟
چهارشنبه 1 آبانماه سال 1387 11:13
-
بودن یا نبودن....
شنبه 27 مهرماه سال 1387 13:09
صبر کردن دردناک است، و فراموش کردن دردناکتر... اما از این دو دردناکتر آن است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش!
-
مصائب یک روبات عاشق
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 12:55
زمان؟ ۸۰۰ سال بعد. مکان؟ جایی روی همین زمین خودمان، شاید همین جایی که شما رویش ایستادهاید. آدمها؟ اگر منظورتان شخصیتهای فیلم و کسانی که قصه فیلم را جلو میبرند، باشد، ۲ روبات که چون اولی عاشق است و اسمش هم روی فیلم است، پس قاعدتا شخصیت اصلی است و دومیش یک روبات دیگر به اسم «ایو» که او هم نقشش کمتر یا کماهمیتتر از...
-
نکته زندگی ۳
جمعه 5 مهرماه سال 1387 15:05
از این که به دیگران بگویی چه طور کاری را انجام دهند، اجتناب کن . در عوض به آن ها بگو چه کاری باید انجام گیرد . خواهی دید که آن ها با راه حل های خلاقانه شان تو را شگفت زده خواهند کرد!
-
واژه های زیبا
جمعه 22 شهریورماه سال 1387 00:55
- ببخشید یه سوال داشتم. - بفرمایید - نظر شما درباره ی آرامش چیه؟ - آرامش؟ ... واژه ی زیبا ایه!!! ...
-
نکته زندگی ۲
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1387 14:50
پیش از جواب دادن به کسی که تو را از کوره به در کرده، یک ساعت به خودت وقت بده تا آرام شوی. اگر موضوع خیلی مهم است، به خودت یک شب تا صبح وقت بده.
-
نکته زندگی 1
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1387 19:51
زیر رسمی ترین لباس ها، لباس زیر گستاخانه بپوش. پ.ن: نکته های کوچک زندگی اسم یه کتابه. میخوام تا بتونم بعضی هاشو اینجا بزارم
-
زندگی من، سرگذشت ایران!
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1387 02:03
زندگی من، سرگذشت ایران! هر دو تنها از کارهای گذشته میگوییم هر دو تنها هر دو به سوی آینده ای نا معلوم (با انسانهایی که دوستمان دارند ولی...) گاهی با امید و گاهی از سر ناچاری
-
خواب دلاویز و ترد نیلوفر
شنبه 2 شهریورماه سال 1387 18:20
-
به انتظار معجزه در سرزمین معجزه ها!
شنبه 19 مردادماه سال 1387 16:15
عزیزم، معجزه وقتی میشه که باورش کنی. جایی که هستی را باور کن. عظمت قدرت و خواستش را که الان اونجایی! دلتو بده دهش تا معجزه را ببینی اونجا بودنتو معجزه بدون، برای یه شروع جدید! یه موهبت از طرف خدا
-
Magic Life
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 15:57
زندگی ورای به ظاهر مشکلات ما در امتداد صبر خدا جریان داره. حرف من به تو اینه: صبر داشته باش، صبر.
-
یزد بی یزد!
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 01:27
گفت: "یزد بی یزد" کار منو راحت کردی ... باید باور کنم که اشتباهی در کار بوده؟ حتی خود نفس دیوونگی هم وسوسه برانگیزه، دیگه چه برسه به اینکه ... به هر حال تموم شد! پ.ن: چرا اینقدر زود بزرگ شدیم؟
-
نشونه
یکشنبه 16 تیرماه سال 1387 21:26
آخه چقدر نشونه؟ تا کی فقط باید نشونه دید؟ دیگه چی مونده که ندیده باشم؟
-
آخرای امتحانای ترم ۸!
چهارشنبه 29 خردادماه سال 1387 16:32
گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ هفت رنگش می شود هفتاد رنگ
-
پرتو!
شنبه 11 خردادماه سال 1387 15:02
هنوزم باور نمی کنم! هنوز 1 سال هم نشده ، مرداد میشه 1 سال. هنوز قیافش جلوی چشممه وقتی که آخر شب از اون چشمای درشت قرمزش تو لباس سفید عکس یادگاری گرفتم! ... اگه می دونست، هیچ وقت تلاش می کرد فوق قبول شه؟ پا میشد این همه راهو بره و بیاد؟ فکر نمی کنم احتمالاً ترجیح می داد به جای این وقت تلف کردنها زندگی کنه! . . . . دیشب...
-
میشه یه لبخند بزنید؟!
جمعه 3 خردادماه سال 1387 01:35
این ستون وسط دانشکده است!!! اینم هنر نمایی ملت خوش ذوق دانشکده! اگه گفتی کدوم منم؟
-
گر عمر دوباره داشتم...
سهشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1387 18:28
Don Herald کاریکاتوریست و طنزنویس آمریکایى در سال 1889 در ایندیانا متولد شد و در سال 1966 از جهان رفت. دان هرالد داراى تالیفات زیادى است اما قطعه کوتاهش «اگر عمر دوباره داشتم...» او را در جهان معروف کرد. بخوانید: البته آب ریخته را نتوان به کوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوین نشده که فکرش را منع کرده باشد . اگر عمر...
-
22/12/1386
چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1386 13:03
امروز 22اُم اسفنده! امسال ... نمی دونم چطور می گذره؛ امیدوارم جزء بهترین ها باشه :) فعلاً :)
-
کجاست یاری کننده ای؟
یکشنبه 19 اسفندماه سال 1386 13:17
خسته شدم دلم تنهایی می خواد ... کاش بیشتر وقت داشتم ... دردهایم، زخمهایم کوچکند و عمیق و زیاد ... پ.ن: وقتی کسی برایت دل نمی سوزاند، ساکت باش!
-
زندگیه دیگه!
پنجشنبه 9 اسفندماه سال 1386 23:43
گاهی زندگی سختگیر میشه؛ گاهی از حد توان تحمل ما هم بالاتر میره اما مهم اینه که هیچ کدوم از اینا موندگار نیستن فقط یه چیزه که می مونه ... پ.ن. امروز بازم سختگیر شد. پ.ن.2. ازت گله دارم؛ . . .چرا منو باور نمی کنی ؟