خیلیها دلشان میخواهد
که توی یک لیموزین همراه شما باشند؛
اما چیزی که شما احتیاج دارید
آدمیست که با شما سوار اتوبوس شود
وقتیکه لیموزینتان از کار افتاده است
*
آپرا وینفری
بدبختی این نیست که سر ۲ راهی گیر کنی.
بدبختی این نیست که با ۹.۹۹ بیفتی
بدبختی این نیست که تنها بمونی
بدبختی این نیست که
...
بدبختی اینه که ترم آخر٬ برای یه ۳ واحدی که میخوای تا فارغالتحصیل بشی و از این دانشگاه راحت بشی٬ گیر نقش بیفتی
الان یه هفته است مکه منو مچل خودش کرده. خسته شدم بس که هر روز صبح رفتم گروه و هیچی به هیچی برگشتم!
ذیروز ظهر رفتم آموزش که یه سری ریز نمرات بگیرم. اونجا کلی معطل شدم و حرص خوردم از بی مسئولیتی مسئولان اونجا! خیلی راحت و بیخیال از کنارت رد میشدن میرفتن دنیال کار خودشون. یکی از بچه هایی که اونم کارش اونجا گیر کرده بود، می گفت: "نمیدونم چرا اینا هر نیم ساعت یه بار میرن چایی بخورن و یه ربع بعد بر می گردن!". تازه فکرشو بکن وقتی بعد از 1 ساعت یه لنگه پا اونجا ایستادن فهمیدم که اونام همین کار منو دارن و چند روزه که اینجا دارن میان و میرن!!!
آخر سر به هر مکافاتی که بود پرونده ی جناب از قسمت "بایگانی" به "فارغ التحصیلی" آورده شد. (خدا را صد هزار مرتبه شکر!) بعد آقاهه که پرونده را باز میکنه و من میگم که چی میخوام، میپرسه: "ایشون با شما چه نسبتی دارن؟" ..... هان؟؟؟؟
تو تمام مدت حس "لیلا" را داشتم، وقتی که "علی" را آماده میکرد که بره خواستگاری!! :(
عشق یعنی زندگی را باختن، چند سالی را بی دلیل با هر الاغی ساختن
زمان؟ ۸۰۰ سال بعد. مکان؟ جایی روی همین زمین خودمان، شاید همین جایی که شما رویش ایستادهاید. آدمها؟ اگر منظورتان شخصیتهای فیلم و کسانی که قصه فیلم را جلو میبرند، باشد، ۲ روبات که چون اولی عاشق است و اسمش هم روی فیلم است، پس قاعدتا شخصیت اصلی است و دومیش یک روبات دیگر به اسم «ایو» که او هم نقشش کمتر یا کماهمیتتر از دوستش نیست. اصلا کی گفته معشوقها - از نوع روبات یا غیرروبات یا انیمیشن و غیرانیمیشنش فرق نمیکند دومند؟
. . .
«این انیمیشن بخوبی جدایی انسان از خودش، طبیعت و خدا را نشان داده. تمام دستاورد انسان در زمینی که از او بجا مانده، چیزی نیست جز زباله و آهن. او در این شرایط در غفلت کامل است و راه نجاتش فقط و فقط بازگشت به عشق است»
زندگی ورای به ظاهر مشکلات ما در امتداد صبر خدا جریان داره.
حرف من به تو اینه:
صبر داشته باش، صبر.