فصل سرد

و من مانده ام تنها،

اینجا،

به انتظار فصلی سرد...
نظرات 4 + ارسال نظر
سیامک سالکی شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:02 http://tighoabrisham.blogsky.com

اگر حرف از سرما میگویم، شما جدی نگیرید.
نیمی از قلبم با من نیست.
نمیدانم چه کسی قلبم را لگدکوب کرد و رفت، یا شاید نرفت،
اما من آن کس را نمیشناسم.
(احمدرضا احمدی)

سلام. خوبی؟
قشنگ بود.
موفق و سلامت باشی.

سلام

مرسی :)
کامنت تو هم خیلی قشنگ بود :)

shiva یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:27

اینجا شیرینی نمی دن؟!!

دل خوش سیری چند؟؟؟

نازی یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:07

شیرینی چیه باید ژیتزا ژیادش کنیم:)

تو هم همون جواب شیوا!

shiva دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 00:33

مگه من گفتم چند من شیرینی می خوام؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد