آدم بزرگ...آدم کوچک...

۲ روز پیش برای بار دوم دیدم که چطور یک آدم بزرگ... کوچک... دوباره بزرگ ... و باز کوچک میشود!


دنیای عجیبی ست!


پ.ن: خدایا ... ماه مهمانی توست. خودت مدد کن....

نظرات 2 + ارسال نظر
دختری با دامن حریر شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 00:27 http://www.patty.blogsky.com

سلام عزیزم! وبلاگت خیلی جالبه! مطالبت رو خوندم...زیبا بود...به من سر بزنی خوشحال میشم...! *راستی٬ چه جوری دیدی؟ همینی که نوشتی رو میگم...
مرسی

دیدنش سخت نبود. اونقدر که شک منو تو تصمیم ادامه دوستی برطرف کرد.
فقط کافیه لحن را مقایسه کنی!

سیامک سالکی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:45 http://tighoabrisham.blogsky.com

سلام.
خوشبختانه میفهمم چی میگید، البته اگه چیزی که من میگم و دیدمش همون منظور شما باشه.
ماه مهمونی مبارک.
موفق و سلامت باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد