Part 1




تو این چند روزه خیلی چیزا یاد گرفتم؛ چیزایی که شاید باید مدتی پیش یاد می گرفتم.
یاد گرفتم ... فکر می کنم بزرگ شدم؛ ... اما هنوزم می تونم همون شاهدخت کوچولو باشم که مثه تو قصه ها منتظر یه سوار بر اسب سفیده، شاید تنهاتفاوتش در اینه که حالا یه کم بهتر می تونم واقعاً سفید ببینم!!!
زندگی نه به اون سادگی شب و روز نشستن منتظر سوار بر اسب سفیده، نه به سختی زندگی کوزت (که اونم گویا تهش که سانسور شد شیرینه!!!). فقط کافیه سفید ببینیش.


واقعاً باید به یه سری از سنت ها احترام گذاشت؛ همه ی قانونا واسه شکسته شدن درست نشدن! با اینکه با روحیه ام زیاد جور در نمیاد ولی به نظر میرسه راه خوبیه؛ "می تونی کاری کنی که همه ی آیندمو بهت مدیون بشم؟"


دیگه دنبال دیدن رنگین کمان نیستم؛ خوب می دونم که بعد از هر بارون یکی هست، حتی اگه این آهن و آجرها نذارن که ببینمش!!!


بعداً بازم از این ذهن همیشه آشفته ام خواهم گفت...
یا به قولی : To be continued ...

نظرات 10 + ارسال نظر
علی جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 16:51 http://rafifar.blogfa.com

سلام، سفید دیدن تا حدودی می تونه مفید باشه ولی فقط با نگاه سفید نمیشه هر سیاهی رو هم سفید کرد!

سلام؛ اول ممنون از جوابتون :)

مگه سیاهه ؟؟؟؟؟؟؟؟

علی شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:47 http://rafifar.blogfa.com

زندگی سیاه نیست! ولی بعضی وقتا سیاهیاش بیشتر میشه و باعث میشه ما سیاهیاش رو بیشتر ببینیم! اون نگاه سفید باعث میشه سفیدی ها رو بیشتر ببینیم! ولی سیاهی ها رو سفید نمی کنه!

چقدر سیاه و سفید گفتم!!! الان چشام همه جا رو مثل یه فیلم سیاه سفید قدیمی می بینه!!:دی

درسته! :)

مسئله ی منم الان دقیقاً همینه: داره سرم از این سیاه و سفیدا گیج میره!!! :(

رقیه شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:46 http://www.newcomputer.blogfa.com

سلام وبلاگت عالییه من خیلی خوشم اومد
من لینکت کردم

ممنون :)
منم لینکیدم

گیلاسی شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 13:04

خیلی خوبه که بتونی همین کارای که گفتی انجام بدی... زندگی حقیقی همینه...اگر زودتر به منطقت عمل نکنی بد جور بهت ضربه میزنه ..زندگی گاهی با ادم شوخی بدی میکنه ...

ممنونم که اومدی؛ ولی به منطق عمل کردن، یه ریزه سخته!!
تلاشمو می کنم :)

فرزاد دوشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:10 http://top2007.blogsky.com

سلام آیسا خانوم
من امروز وبلاگ قبلی شما رو هم سر زدم خوندم
مثل همین وبلاگ بود هم آپهای کوتاش! هم عکساش
امیدوارم اگه پرشین دوباره راه افتاد هم همین جا بمونی!!

سلام
مرسی که سر زدی :)

بین خودمون بمونه، پرشین مدتیه که راه افتاده؛ اگه اون بلاگم کامل بالا نیومد به خاطر این بودکه باید می رفتم، بازسازیش می کردم که نرفتم D:

فرزاد سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 03:41 http://top2007.blogsky.com

سلام آیسا خوبی؟
من فردا دارم میرم شیراز اگه بهت سر نزدم دال بر بی معرفتی نیست!
البته کافی نت گیرم بیاد سر میزنم
قربانت

قربون معرفتت :)
خوش بگذره! :)

مهدی سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 14:33 http://www.hidden-love.blogfa.com

سلام دوست من بدو بیا که آپ کردم خیلی بی وفایی سری به ما نمی زنی [قلب][قلب شکسته][چشمک]

نازی سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:12

اگه حتی بخوای یکم تار به زندگی نگاه کنی ،خودش سیاه میشه!!!! پس بهتره سفید نگاه کنیم!!!

هدی جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 15:16 http://WWW.hoda210.blogsky .com

با سلام
وبلاگت خیلی خوشکله
ولی من بیشتر از اسمش خوشم اومد
قربونت

نظر لطفته!! :)

مریم شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:40

چههههههههههه قدر سیاه سفید؟؟؟
زندگی که سیاسفید نیست رنگیه!
کاملا رنگی!‌ولی ما هم مثل فیلمامون یاد گرفتیم سیاه سفید بینیم هم زندگی رو، هم آدما رو، هم حتی داستان ها و اسطوره ها رو!!
حیف این همه رنگ که دارن تلف میشن بین ما!!
دنبال دیدن رنگین کمون باشیم خوبه اما نه فقط بعد بارون، حتی وسط بیابون یا حتی لابه لای قطره های بارون ... اگه نگا کنی میبینیش!رنگای رنگین کمون پخشه ... باید هر کدومش رو از یه جا جمع کرد! یکیش رو از دست بدی ناقص میشه رنگین کمونت اونوقت بیخودی تقصیر آهن و آجر و اینا میذاری!
...............................
"همه ی قانونا واسه شکسته شدن درست نشدن!" ایول! منم یه مدته به این رسیدم!(البته فقط تئوری!!!!)

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد