ملالی نیست جز ...

ملالی نیست جز دوری شما

اگر از احوالات ما جویا باشید، چند روزی است که خبری نیست جز یک ردی، یک CDی سوخته، یک مقاله ی نیمه کاره، یک انگشت بریده، و یک لباس نیمه کاره که کار امروزاست تا تمام شود!

     

راستی آدرستان اگر عوض شده برایم بنویس!
دعای خیرم بدرقه ی راهت

 

نظرات 2 + ارسال نظر
محمود سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 22:53 http://mahmoud58.blogfa.com

سلام خوب با دل نجوا می کنی.دوست داشتی سری هم به من بزن.
..
به در کوفتم
جوابی نبود
فریاد کشیدم
جوابی نیامد
باز کوفتم
در را باز کردم
لولاها جیغ زدند
پیش خودم فکر کردم یعنی چند ساله که این در مهمان نداشته؟
مه بود یا توهم؟ نفهمیدم
وارد شدم صدا بود یا آواز
نفهمیدم
غزل بود یا ترانه
انگار کسی می خواند... زیبا بود خیلی زیبا
شاید تمثیل بود تمثیل لالایی یه فرشته
همچنان که مدهوش آن صدا بودم به بالا نگاه کردم
روزنه ای بود که نور را به درون می خواند
این آخرین چیزیست که به یاد دارم
در را بستم و رفتم
تنها چیزی که به خاطر دارم این است که حس کردم واسه ماندن کافی نیست... نه کافی نبود
ازراهی که اومده بودم بازگشتم
ولی آن لحظات هنوز زنده ست
و یک خیال باقی
اگر روزنه ها بیشتر بود می ماندم... آری می ماندم
کاش روزنه ها بیشتر بود... کاش

فرزاد پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:11 http://top2007.blogsky.com

سلام آیسا خانوم
بابا امکانات!!!!!!!! عجب!
الان لینکت میکنم مسئله ای که نیست؟
مرسی از u !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد