انتخاب...


همیشه موضوع انتخابه....


آرزوهای من....

بد جوری دلم میخواد یه مدت کسی کاری به کارم نداشته باشه و مجبور نباشم درس بخونم و کد بزنم  




.....

مسئله...

رسیدم زیر گذر. طبق عادت همیشگی داشتم فکر میکردم که امشب شام چی بخورم که هم دلم بخواد، هم حوصله درست کردنشو داشته باشم....
بعد 5 دقیقه که به هیچ نتیجه ای نرسیدم، یادم اومده که شام خوردم!!!!

و به این ترتیب مسئله شام امشب هم حل شد!!


Travian....


ومن در روز تولدم travian را ترک کردم و تا کنون طاقت آورده ام!


بعدا نوشت: بازم معتاد شدم


تجربه تحمیلی اجتماع

یاد گرفته ام که پنهان کنم هر آنچه زیبایی در کلام و هرآنچه در دل هست را.
تا موقع بوییدن دهانم، نفهمند که گفته ام دوستت دارم ...


بی پروا


من ...


با شلوار جین و کیفی سنگین از مدارک در اتوبوس و آفتاب دم کرده ی آن

دلم برای تمام گلهای دامن چین چینی که هرگز نداشتم در دشتی بی سند با آفتاب درخشان تنگ می شود!


Failure-ism